loading...

تعبیر وارونه یک رویا

متین چپانی

بازدید : 774
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 20:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تعبیر وارونه یک رویا

اگر بخواهیم با خودمان کمی‌صادق باشیم، تنها دستاورد ما در زندگی، توسعه‌ی مدل ذهنی‌مان است.

ما بخش عمده‌ای از زمان خود را صرف زنده‌مانی می‌کنیم: درس خواندن، دانشگاه رفتن، شغل پیدا کردن، ازدواج کردن، فرزند دار شدن، رفاه، تامین سرمایه برای بازنشتگی و به جا گذاشتن میراث برای خرید یک گور مناسب و در شأن خودمان، همه از جنس زنده‌مانی هستند.

همه‌ی اینها قرار است انجام بشوند تا ما لحظاتی از وقت روزمره‌ی خود را، صرف زندگانی و توسعه‌ی مدل ذهنی خودمان کنیم و دنیا را بهتر و بیشتر و عمیق‌تر ببینیم و درک کنیم و از فرصت حضور در دنیا، بیشترین بهره را ببریم.

به قول مولانای رومی‌:

ما در این انبار گندم می‌کنیم گندم جمع امده گم میکنیم!
می‌نیندیشیم آخر ما به هوش که این خلل در گندم است از مکر موش!
موش در انبار ما حفره زده است وز فنش انبار ما ویران شدست!
گر نه موشی دزد در انبار ماست گندم اعمال چهل ساله کجاست!
اول‌‌‌ای جان دفع شر موش کن وان گهان در جمع گندم کوش کن!
بشنو از اخبار آن صدر و صدور لا صـلاة تــم الاّ بالحــضور!

وقتی سخن از دستاوردها به میان می‌آید،خیلی از ما سر به جیب مراقبت می‌بریم و از عملکردی که تا به حال داشته ایم ابراز پشیمانی می‌کنیم.به قول امانوئل که در روزنوشت قبلی هم از او یاد کردم:

این فرایند تاریخی است،شاید احساس کنید با یک ماه پیش فرق نکرده اید.در حالی که چنین نیست؛چون یک ماه بیشتر زندگی را تجربه کرده اید و آگاه تر شده اید.بدین ترتیب ناامیدی‌هایتان را بزدایید و تلاش را کنار نگذارید،هر چه تلاشتان آگانه تر باشد.رشد هم سریع تر است.امانوئل

انگلیسی‌ها ضرب المثلی دارند با این مضمون:

"کسی که فقط لندن را دیده باشد لندن را هم نمیشناسد "

منظورشان این است که شما باید پاریس و رم و برلین را هم ببینی تا بتوانی بگویی لندن شهر خوبی هست یا نه...

کسی که فقط قرآن را خوانده باشد در حقیقت همان قرآن را هم بلد نیست زیرا فقط در تعامل و مقایسه است که میشود هر موضوعی را بهتر فهمید،تک منبعی بودن انسان را متعصب و خشک بار می‌‌آورد و عمق فهم او را به طرز عجیبی کاهش میدهد!

پ.ن اول:میخواهم از یکی از مهم ترین دستاورد‌های زندگی ام یاد کنم که آن را در گارگاه عزت نفس(متمم) از محمدرضا شعبانعلی شنیدم.این دستاورد در مورد شخصی سازی است.

شعبانعلی در این فایل صوتی میگوید:من به عنوان مدیر یک سازمان مشغول به کار میشوم،کارکنان هر روز می‌آیند،اعتراض،نامه نگاری،در صندوق پیشنهادات و انتقادات بد و بیراه می‌نویسند و من فراموش می‌کنم که این‌ها از محمدرضا شعبانعلی گله ندارند،اینها از مدیر شرکت xyz گله دارند.اینها اگر من را در خیابان ببیند،دوستم دارند،ماشین ام پنچر شود کمکم می‌کنند پنچر گیری کنم و...

اگر شما این متن از روزنوشته‌هایم را خواندید و در قسمت نظرات از کیفیت نوشته‌هایم گلایه کردید،یا انتقاداتی داشتید،اگر من فکر کنم که شما از متین چپانی انتقاد دارید قاعدتا عزت نفس ام به شدت کاهش پیدا خواهد کرد.من باید به خودم یادآوری کنم اینها از تو انتقاد ندارند،بلکه از یک وبلاگ نویس که یک روزنوشت در وبلاگی نوشته انتقاد دارند،اگر کس دیگری هم بود آنها باز انتقاد میکردند؛این انتقاد شخصی نیست!

پ.ن دوم:این متن نقل قول‌هایی بود از مولانا،امانوئل،عبدالکریم سروش و محمدرضا شعبانعلی.

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 13
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 25
  • بازدید کننده امروز : 22
  • باردید دیروز : 17
  • بازدید کننده دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 26
  • بازدید ماه : 589
  • بازدید سال : 1112
  • بازدید کلی : 80380
  • کدهای اختصاصی